علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور و بررسی راه حل های موجود رفع این عوامل
علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور
متد آموزشی ایران همچنان همانند دوران پیشین بوده که متاسفانه همگام با تغییرات عصر جدید پیش نرفته است، ما همچنان با همان دروس و همان فضا در مدارس کشور در حال آموزش دادن بوده و انتظار درخشش هر چه تمام تر در مسابقات علمی و در سطح بین المللی را نیز دارا می باشیم،اگرچه با این اوصاف همواره شاهد موفقیت های بسیاری از جانب دانش آموزان و نخبگان مدارس بوده که در این راستا منصفانه نیست نقش پررنگ معلمان کشورمان و خدمت صادقانه ی آنها را نادیده بگیریم و یا کتمان نماییم، با این وجود اگر در راستای کارآمدی نظام آموزشی کشور تغییرات مثبتی رخ دهد شاهد اتفاقات بهتری در عرصه علمی نیز خواهیم بود.در مقاله پیش رو قصد بررسی علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور را داشته که تعدادی از این موضوعات عبارتند از
- عدم استفاده از شیوه های آموزشی نوین، کارآمد و آزموده شده
- عدم تامین مالی معلمین مدارس
- پیاده سازی متدهای آموزشی تکراری و کسل کننده
- بی توجهی به تفاوت ها در دانش آموزان
- کتب درسی حجیم و بی فایده
- عدم توجه به هوش هیجانی
- نبود پژوهش های علمی کاربردی و درصورت وجود پیاده سازی ناقص آنها
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته بواسطه تغییرات شگرفی که در نظام آموزشی خود داده اند شاهد موفقیت ها و نام آوری های بیشتری در عرصه ی دانش هستیم چرا که تکیه ی اصلی نظام آموزشی و شیوه ی تدریس کتب در مدارس آنها “فراتر ازبحث تئوری” است.
قطعا، هم با یاری پژوهش های کاربردی داخلی در زمینه شیوه های نوین آموزش و پرورش و هم استفاده از تجارب آزموده شده ی مثبت و منفی کشورهای دیگر می توان سطح آموزش را بهبود و اصلاح نمود به نحوی که بواسطه بومی سازی روش ها توسط پژوهشگران داخلی می توان روی این موضوع کار کرد.
عدم تامین مالی معلمین مدارس یکی از مهمترین علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور
مادامی که فردی که قرار است مسیر زندگی را به دانش آموزان آموزش دهد دغدغه های مالی بیشماری داشته باشد قطعا انگیزه ای برای انتقال هر چه بهتر دانش نخواهد داشت و ذهنش نیز جهت راهنمایی متمرکز نخواهد بود.
پس اولین قدم برای بهبود این نظام، فراهم نمودن بسترهای لازمه از جمله تعدیل حقوق و دستمزدها یا حداقل کردن اختلافات حقوقی نسبت به ارگان های مختلف است و تصمیم گیری در مورد این مهم نیز از دسترس اهالی مدرسه خارج و بعهده ی دولت و مجلس می باشد.
- پیاده سازی متدهای آموزشی تکراری و کسل کننده
سالیان سال “معلم در کلاس متکلم الوحده بوده و دانش آموزان صرفا شنونده”، اجازه دهید دانش آموز خوب را در این سیستم تعریف کنم: دانش آموزی که کمتر کنجکاوی کند، سوال بپرسد،حرف بزند و انتقاد کند، تکالیف را به موقع و طبق سرمشق های همیشگی و ثابت انجام دهد و درنهایت نمرات امتحانی خوبی را در آزمون ها کسب کند.
حال اگر کمی در توضیحات فوق عمیق تر شویم این ویژگی ها الزاما خوب نیستند،چرا که تکیه بر انجام روالی مشخص و طی کردن مسیری ثابت،قطعا مانع بروز خلاقیت و کشف راه های جدید می شود.
بی توجهی به تفاوت ها در دانش آموزان
پیچیدن نسخه ای یکسان بدون توجه به توانمندی ها و استعدادهای منحصربه فرد دانش آموزان به مرور زمان سبب از بین رفتن آنها شده و بنوعی با نادیده گرفته شدنِ آن مهارتهای خاص به مرور زمان همه ی دانش آموزان شبیه به هم می شوند.
یکی دیگر از علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور کتب درسی حجیم و البته بی فایده ای بوده که در طی سالیان سال دانش آموزان مجبور به تهیه و حمل آنها بوده اند.اگر از دانشجویان امروز بپرسید که آیا حاضرند به دوران مدرسه برگردند جواب اکثریت منفی است و اگر دلیل را جویا شوید مهم ترین آن وجود کتب درسی حجیم و مطالب درسی بوده که هیچ کاربردی در زندگی واقعی آنها نداشته است، و درواقع دلیل عمده عدم ارتباط با مدرسه،کاربردی نبودن آموزه ها در زندگی واقعی دانش آموزان است.
اگر این امکان روزی فراهم شود که دانش آموز، مدرسه را بعنوان خانه ی اول خود در نظر بگیرد، در آنجا با زندگی اجتماعی و راه حل های غلبه بر مسائل واقعی مختلف آشنا شود، بازی کند و مورد تعلیم درست قرار گیرد و در انتها و بقولی زنگ آخر با انرژی هر چه تمام تر به خانه برگردد و به ادامه ی زندگی خود فارغ از دغدغه های کلاس درس بپردازد، مطمئنا دیگر از کلاس درس فراری نخواهد بود.
کمبود امکانات سرگرمی در کنار آموزش
قطعا برای بالندگی و رشد دانش آموز و بروز هیجانات او در مسیر درست نیازمند فراهم کردن محیطی جذاب و سالم می باشیم و در واقع تخصیص بودجه در جهت افزایش امکانات رفاهی، تاثیرات مثبت فراوانی در بلندمدت برروی زندگی این افراد خواهد گذاشت.
متاسفانه بدلیل نبود امکانات آموزشی مدرن و پیشرفته در اکثریت مدارس مانند کارگاه های عملی و یا آزمایشگا ه های مجهز، وجود و درخواست امکانات رفاهی بیشتر در مدارس به گونه ای خیال باطل است.
- فقدان روش های جذاب تدریس
وقتی به کودکان درقالب بازی، نکته ای را بیاموزیم برای آنها شیرین تر و پذیرفتنی تر است تا اینکه صرفا با مطالبی خشک و تئوریک، اطلاعاتی را بالاجبار وارد مغزشان کنیم.
ورود روش تدریسِ بازی گونه به مدارس و انتقال مطالب با این روش چه بسا راحت تر و جذاب تر خواهد بود و قطعا تغییر شگرفی در نظام آموزشی و بدنبال آن توسعه ی کشور در بلندمدت خواهد داشت.لذا در رابطه با علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور و رفع آن می بایست روش های نوین آموزشی جایگزین روش های تدریس ناکارآمد و فرسوده گردد.
عدم توجه به هوش هیجانی در مدارس کشور
هوش هیجانی به معنای شناخت و کنترل عواطف و هیجان های خود است، و بی توجهی به این هوش به معنای گم کردن راه زندگی ست چرا که شناخت عواطف و تسلط بر نحوه ی مدیریت آن، سبب موفقیت و کامیابی ما در حوادث مختلف روزگار و تصمیمات مهم زندگی می شود.
متاسفانه بررسی این هوش از جانب مدارس نادیده گرفته شده و جهت اجرای آن می بایستی از متخصصین و روانشناسان خبره و دلسوز یاری جست.
- نبود پژوهش های علمی کاربردی و درصورت وجود پیاده سازی ناقص آنها
امروزه در دانشگاه ها و مراکز علمی بجای استفاده از انرژی و انگیزه ی دانشجو در جهت مثبت جهت انجام پایان نامه ها و پروژه های کاربردی و با هدف گره گشایی از دغدغه های روز جامعه، در خیلی موارد موضوعات صرفاً رابطه ای و ناکارآمد، بدون توجه به حل مسائل پیرامون، به دانشجویان واگذار می گردد.
اگر در دانشگاه ها و مراکز علمی، هدف تحقیقات، گره گشایی از دغدغه ها و آسیب شناسی در مسائل و معضلات مختلف باشد، قطعا حضور این حجم از دانشجو در دانشگاه ها توجیه پذیر و پرفایده خواهد بود.
- محرومیت روستاهای مرزی از حداقل امکانات تحصیلی
بارها دیده و شنیده ایم که بسیاری از روستاهای مرزی از حداقل های زندگی که شامل امکانات تحصیلی نیز می باشد محروم بوده و حتی داشتن یک مدرسه ی معمولی جزو لیست آرزوهای دست نیافتنی آنها شده است.
کودکانی که سرشار از انرژی و استعداد هستند و چه بسا درصورتیکه که در مسیر درست آموزشی قرار بگیرند، حداقل میتوانند اندکی از محرومیت مکان زندگی شان را جبران و برای سازندگی و پیشرفت محل زندگیشان تلاش کنند.
پرداخت شهریه به مدارس
یکی از موضوعات مهم برای شهروندان یک کشور، فراهم بودن امکان تحصیل رایگان بطور یکسان برای همگان است، تا چند سال پیش این امکان برای همه فراهم بود لیکن متاسفانه شاهد دریافت شهریه های متغیر و گاهاً گزاف در مدارس مختلف بوده ایم و قطعا رسمیت بخشیدن به این موضوع خارج از دید مسئولین ناظر نبوده است.
در این مقاله سعی بر این شد علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور از زوایای مختلف مورد بحث و انتقاد قرار گیرد امید است نشان دادن این تاریکی ها، قدم کوچکی برای رسیدن به روشنایی و آگاهی باشد و همچنین همه ی مسئولین و تصمیم گیرندگان نظام آموزشی بتواننددر مهم ترین مکان تربیتی یعنی مدرسه حضور موثری ایفا کنند.
نحوه ی برگزاری آزمون و طراحی سوالات استخدامی آموزش و پرورش
بهترین راه معلم شدن و ورود به نظام آموزشی کشور، شرکت در کنکور سراسری و قبولی در دانشگاه های تربیت معلم است اما قبولی در این نوع دانشگاه ها تنها راه ورود به سیستم آموزشی نیست بلکه پای ورود رشته های دیگر به فراخور نیاز و البته درصورت قبولی متقاضیان در آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش به این سیستم باز شده است.
شرایط عمومی استخدام آموزش و پرورش همانند تمام سازمان ها و وزارت خانه های دیگر می باشد و شرایط اختصاصی استخدام نیز،بسته به شرایط اعلام می گردد.درهرصورت اگر رویای ورود به این سیستم را دارید قبل از شروع تحصیل در دانشگاه، آگاهانه درمورد رشته های مختلف که قطعا مورد نیاز آموزش و پروش خواهد بود تحقیق کنید.
و درنهایت فارغ از مسائل و مشکلات فراهم سازی بستر آموزشی در کشور و معضلات مالیِ همراه آن، معلّمی نیازمند “عشق” است.
نویسنده مقاله علل ناکارآمدی نظام آموزشی کشور : مریم حسین زاده
فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته ی مدیریت تحول از
آدرس ایمیل: drizzle9885@yahoo.com